گویا رادیو فردا رسما تعارف را کنار گذاشته و با جمع آوری تجزیه طلبان شناخته شده به زعم خودش دنبال احقاق حقوق مردم داخل ایران است. کامنت ها را هم کما فی السابق سانسور می کند که بیشتر جا برای تعارف باقی نگذارد. امروز می خواهند با جا انداختن این دروغ که ایران کشوری چند ملیتی است و ما به دنبال دفاع از حقوق " ملیت های " ستمدیده ی ایران هستیم فاز دوم حماقت یا خیانت خود را تکمیل کنند. می خواهند کشور ما را از چاه اسلامگرایان که خودشان ۳۸ سال پیش کنده اند در آورده و به چاه عمیق تر قبیله گرایان انداخته در یک جنگ قومیتی بر سر مرزهای فدرال میلیون ها ایرانی را به کشتن دهند.
نخست باید دانست که اساسا حقی به نام تجزیه طلبی یا طرح موضوع تجزیه طلبی برای رادیو گشاد فردا یا یک رسانه بیگانه دیگر وجود ندارد. این موضوع پیش از اینکه به نظر فواحش تجزیه طلب مربوط باشد به قوانین بین المللی مربوط است.
شاهد علوی از حامیان رسانه ای گروهای تجزیه طلب و تروریست کردی |
فرد مذكور که تصویرش را در بالا می بینید در شرايطى پيمان عارف را پس از دستگيرى توسط ميت بى اخلاق مى خواند كه يكى ديگر از شركت كنندگان در اين كنفرانس مى پذيرد كه هزينه اين كنفرانس از "منابعى كه نهادهاى تركيه در اختيار سازمانهاى غيردولتى در ازاى معرفى پروژه قرار مى دهند" تامين شده است. مشخص است كه اين "نهادهاى تركيه" كدام نهاد است. البته او مى افزايد كه نهادى كه پيمان عارف و دوستانش [منظور احمد شمس] در آنكارا ثبت كردند و نشست هاى مذهبى را در آنكارا برگزار كردند نيز توسط منابع همين "نهادهاى تركيه" تامين مى شد. بدين ترتيب مى بينيم كه اين شركت كننده در كنفرانس استكهلم اعتراف مى كند كه پيمان عارف مى داند كه پول اين نهادها از كجا مى آيد و مى دانيم كه پيمان عارف بارها اعلام كرده بود كه پشت نشست هاى آنكارا و استكهلم ميت تركيه قرار دارد.
شوربختانه افرادى هستند كه برايشان مهم نيست كه در نشست هايى كه با همكارى سازمانهاى اطلاعاتى عربستان و تركيه و يا انگليس و آمريكا تهيه مى شود شركت كنند، به ويژه اينكه برخى از اين افراد تمايلات مشخص تجزيه طلبانه نيز داشته باشند. اما فاجعه آنجا است كه قبح تمامى اين مسائل شكسته مى شود و عده اى نيز زير نام مبارزه با جمهورى اسلامى با چنين افرادى همراهى مى كنند. طبيعتا افرادى كه با چنين فردى همراهى دارند، در زمره همان افرادى قرار مى گيرند كه "اپوزيسيون آلوده به مزدورى سيا و ميت و تجزيه طلبى" را تشكيل مى دهند.
طبيعى است كه مردم ايران با وجود چنين افرادى در اپوزيسيون جرأت هيچگونه تغييرى را نخواهند داشت. اپوزيسيون آلوده به مزدورى سيا و ميت و تجزيه طلبى به جمهورى اسلامى اجازه مى دهد كه خود را به عنوان تنها ضامن حفظ تماميت ارضى ايران به مردم ايران معرفى كند. چنين اپوزيسيونى بهترين ضامن بقاى جمهورى اسلامى است.
مطابق با قوانین بین المللی تجزیه طلبی از شنیع ترین جرایم در میان همه ی ملل شناخته می شود و هر نوع دخالت رسانه بیگانه در امور داخلی یک کشور دیگر برای تجزیه آن کشور و تبلیغ یا تهییج به تجزیه کشور از جرایم سنگین است؛ اگرچه این دخالت مکررا اتفاق می افتد.
تجزیه طلبان مانند فواحشی هستند که در جامعه و مدیای فارسی حضور دارند اما فعالیتشان بسته به خواست و نظر مشتری است. همچون تن فروشان که همیشه برای خودفروشی آماده اند ولی همیشه با یک مشتری همبستر نمی شوند؛ تجزیه طلبان هم یک زمان مشتری عرب دارند؛ یک زمان طالبشان اسراییلی است و زمانی هم آمریکایی ها راغب اند. یک زمان رادیو زمانه مشتری است؛ یک زمان سر از بی بی سی فارسی درمی آورند و حالا هم گویا به رادیو فردا رسیده اند!
بد نیست بدانیم آبشخور این مطالب چیست و چرا الان منتشر می شود. چند هفته پپش کنسول عربستان در فرانسه رسما در توییتر نوشت که ایرانیان منتظر تجزیه کشورشان باشند (تصویر):
چند روز بعد انور عشقی ژنرال سابق عربستان که از اسراییل بازگشته بود عینا همینها را تکرار کرد. درباره این عشقی و توهینی که به ایرانیان کرده بود قبلا اینجا هم نوشته شده. نجواهایی هم از رضا پهلوی درباره ملیت ها ایران شنیده شد (قبلا به تفصیل شرح دادم چرا این واژه ی برساخته صرفا مفهوم تجزیه طلبانه دارد) تا اینکه شهریار آهی، مشاور اعلیحضرت که تا کمر در آخور سعودی است، سر از کنفرانس تجزیه طلبها درآورد تا جا برای شک و شبهه هم باقی نماند!
به نظر می رسد طرح تهییج قومگرایان و تچزیه طلبان برای بجان انداختن ملت جهت تضعییف جمهوری اسلامی بار دیگر جدی گرفته شده. این طرح را اول بار اسراییلی ها مطرح کردند. نخستین بار که اسناد ویکی لیکس بیرون آمد معلوم شد داگان فرمانده سابق موساد چنین طرحی را دنبال میکرد.+منبع جزالم پست
از آن زمان تنها حاصلی که این اجرای این طرح کودکانه برای به جان هم انداختن ایرانیان داشت، تقویت جمهوری اسلامی و استبداد حاکم بود که توانست دامنه ی تظاهرات و جنبش های اعتراضی را در سال ۸۸ و پس از آن محدود کند و جنبش ملی و آزادیخواهانه ی ملت ایران را عقیم بگذارد. تردید ندارم که چنین بوالهوسی هایی فراتر از این هم نخواهد رفت.
با اینحال باید بدانیم که در بلندمدت شرایط کشور ایران تحت رهبری نظام اسلامی رو به خرابی و ویرانی بیشتر می رود و جامعه مستعد درگیری و از جمله درگیری های قومی و قبیله ای خواهد شد که عواقب نامعلوم دارد. این کشورها باید بدانند که دخالت در امور تمامیت ازضی ایران نه تنها هیچ حاصلی جز نکبت و سرافکندگی و بدبختی برایشان نخواهد داشت که با شروع درگیری های قومی بطور قطع هزینه های سنگین آن را با بروز هرج و مرج و آشوب پرداخت خواهند کرد. درد ملت ایران وابستگی قومی یا پیوستگی به ایل و طوایف نیست؛ چون این مفاهیم اساسا منسوخ شده و در مدنیت امروز جایگاهی ندارند. در دنیای امروز، انسانها بدون درنظر گرفتن قومیت یا پیشینه قومی یا مذهبی شان شهروند و حایز حقوق مدنی و شهروندی شناخته می شوند. مشکل ملت ایزان نهادینه شدن استبداد و نظام سیاسی مذهبی است که درمان این مرض هم بدون هزینه دادن و اتحاد و پیوستگی عموم مردم ممکن نمی شود.