جامعه ای خمار، ادامه سیاستی انگلیسی توسط جمهوری اسلامی.

 https://lh6.googleusercontent.com/-m_i8_BGebdA/UrHJxUL_1LI/AAAAAAAABOA/nr5Yy-bj1bY/s576/1755.png
اگر شما خمار و نشئه باشید   مسائل اقتصادی حقوق شهروندی نقض حقوق بشر اختلاص سه هزار میلیاردی کشتار شکنجه اعدام اهدا مدارس کودکانتان به حوزه ها افزایش تورم وگرانی و... و هیچ یک برای شما اهمیت ندارد تنها دغدغه یک معتاد تهیه مواد فردا و رفع خماری است واین گردش نتنها روزها هفته ها بلکه سالها تا نابودی فرد ادامه خواهد یافت یک معتاد زمانی که نشئه وخمار است سرش پایین است و به قولی سربه زیر است اگر ناموسش را هم ببرند اهمیت نمیدهد چه برسد به مملکتش! این  روایت یک معتاد است در ایران بنابر امار حکومتی نزدیک سه ملیون و به گفته منابع غیر حکومتی شش ملیون معتاد وجود دارد ! اگر به آمار حکومتی استتناد کنیم سه ملیون معتادو اگر درگیر شدن خانواده های انها با اعتیاد را هم حساب کنیم نزدیک  شش  تا ده ملیون از جمعیت ایران با  اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند یعنی انفعال  نزدیک ده درصد از جامعه ایران سازمان بهزیستی از مرگ روزانه ۱۱ نفر در ایران در اثر اعتیاد به مواد مخدر خبر داده است
  تا به حال از خود پرسیده اید چرا ؟  جمهوری اسلامی نتنها علاقه ای به جلوگیری از  اعتیاد در جامعه ندارد بلکه خود ترویج  دهنده توزیع کننده نیز است اگر می خواهید شیشه گراس نخ کراک و.. را ارازن تر بخرید  به دانشگاه ومدارس مراجعه کنید! چرا قیمت مواد مخدر  برای قشر جوان(اکثریت نیروی انسانی ایران را جوانان تشکیل میدهند) ارزان تر و راحت تر از سایرین است سطح دسترسی به مواد  در تهران 5 دقیقه است! ایران کشوری است که در آن سرعت دسترسی به کراک و شیشه از سرعت دسترسی به جی میل بیشتراست! طی 9 سال گذشته تنها کالایی که قیمتش تغییر نکرده کراک و شیشه است هندوانه از 253تومان به 1137تومان رسیده کراک بی‌تغییر و کماکان مثل سال 1383 هر گرم از آن 15هزارتومان!؟ + نیروی انتظامی سپاه  و اطلاعات ظرف سه سوت ریگی را در هوا شکار میکند!  وتمام مرز های شرقی را میبندند ودیوار می کشد اما کانتینر هروئین به راحتی تا پشت دروازه های تهران می آید. چرا ؟جواب این پرسشها را میتوانید در سه سطر ابتدایی متن بیابید!... اما بگذارید به گذشته بازگردیم که چگونه افیون مواد مخدر در ایران وارد شد و چرا...
«کار، کار انگلیسیهاست» این جمله غلوآمیز و شاید طنزآلود، دیری است، كه حرف آخر مباحث مردم کوچه و بازار است، حتی گاه میان روشن اندیشان و خواص نیز مصداق دارد، که طرفین مباحثه با شنیدن این جمله رضایت به ختم غائله و کفایت گفت و گو مي‌دهند. بی آنکه معلوم شود، انگلیسی‌ها در آن امر دخیل بوده‌اند یا خیر، اما این بار با تکیه برمتون تاریخی باید گفت ؛که ورود تریاک به عنوان مواد مخدر در زندگی ایرانیان، نتیجه طمع ورزی و سودجویی انگلیسی‌هاست. یعنی این بار واقعا کار، کار انگلیسی‌هاست.
چنانچه تاریخ تریاک و به طور کلی مواد مخدر جدید، در جهان مورد دقت و مطالعه قرار گیرد، بی شک در گذار انقلاب صنعتی، دولت انگلیس را در گام نخست و دیگر کشورهای غربی را در گام‌های بعدی، عامل شیوع این بلای زمینی و مسبب این جنایت خانمان سوز بشری شمرده خواهد شد.
هرچند ملت‌ها، چیزی را مي‌سازند، که خود لایق آنند. به قول قدیمی‌ها «خلایق هر چه لایق» به عبارت ديگر فرقي ندارد، هر فرد و يا هر ملتي خود مسئول زندگي خويش است. سون هدین، یکی از علمای غربی که حدود 100 سال پیش تهران را دیده است، در سخن از مصرف تریاک، ایرانیان را این گونه توصیف مي‌ کند:

خلاصه تهران شهری است ،که در آن مشرق زمین تنبل و بی تفاوت به خواب مي‌رود و تحت تاثیر داروی بی هوشی غرب چرت مي‌زند





https://lh5.googleusercontent.com/-l9Z8mEsEcqU/UrHGAZHy2xI/AAAAAAAABNg/UwezI79oZdI/s576/270480_927.jpg 


تریاکی که امروز بنیاد بسیاری از زندگی‌ها را ویران كرده، و مي‌کند ،و عامل خانمان سوز و مسبب بسیاری از جنایات و مفاسد اجتماعی است. هدیه اهریمنی انگلیسی‌هاست، که پس از جنگ‌های میانه قرن نوزدهم میلادی در چین در دامان ایرانیان بی خبر نهادند 

انگلیسی‌ها که تجارت جهانی تریاک را در هر دو زمینه تولید و فروش در آن هنگام بدست داشتند، به دنبال این بودند، که کشاورزان ایران به کاشت خشخاش و تولید تریاک روی آوردند.
https://lh4.googleusercontent.com/-ba5OOEXmN00/UrHDlNxijjI/AAAAAAAABM0/WN3dRSoShpg/s544/270486_150.jpg بنابراین برای رسیدن به اهداف خویش از کلیه امکانات سیاسی، تجاری و نظامي‌خود سود جستند. ایرانیان غافل و دولتمردان خائن، همه دست به دست دادند، تا جایی که کشاورز ایرانی در قطعه زمینی که گندم مي‌کاشت، تغییر رویه داد، و به کاشت خشخاش دست زد، زیرا که با کشت خشخاش کشت ، سه برابر سود عاید خود مي‌نمود، چون انگلیسی‌ها برای تشویق کشاورزان، تریاک را گران مي‌خریدند.
ایران در آن دوران گندم، ابریشم، شال، پارچه و... صادر مي‌کرد، ولی پس از ورود انگلیسی‌ها به کارزار کشاورزی و تجارت ایران، کم کم همه زمینه های صادراتی را از دست داد، و چون در بازار انگلیس و  جهان نیاز به تریاک بود، و انگلیسی‌ها بخش اعظم تجارت بین المللی تریاک را در دست داشتند، سرزمین ایران را جولانگه این تجارت کردند. کنسول انگلیس در تهران در سال 1867 میلادی، پس از سالیان نه چندان دور فعالیت در این زمینه به کشورش گزارش داد، به نظر مي‌رسد، که تقاضا برای تریاک خوب است، و انتظار مي‌رود، که امسال سه برابر بیشتر از حد معمول به چین صادر شود. رشد تولید تریاک در آن دوران سرسام آور بود، به طوری که در سال 1859 میلادی 300 صندوق و در 1889 میلادی مقدار 1886 صندوق تریاک از ایران صادر شده است، و این رشد در تولید سالیانه تریاک، در کشور معلول فعالیت‌های سیاسی- تجاری انگلیسی‌ها و تبلیغات ایشان و تشویق دهقانان در کاشت خشخاش بوده است.
تا این دوره در هیچ یک از متون تاریخی ايران، اشاره‌ای به کشیدن تریاک نشده است. حال آنکه از عادت قلیان در بیشتر منابع یاد شده است.به تعبیری دیگر تا اين زمان وافور و نگاري هنوز وارد فرهنگ ايران‌زمين نشده بود.
در این سال‌هاست که به کشت تریاک توجه مي‌شود. به عنوان مثال:
«...
در سال 1267 قمری، تازه تریاک کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش درآمد، که حاصل آن را بسنجند...»/ وقایع اتفاقیه/ تاریخ منتظم ناصری.
همچنین در گزارشی که میلر انگلیسی درباره توسعه کشاورزی در جنوب ایران مي‌دهد، کشت تنباکو و تریاک را برای صدور به سوریه و استامبول و... پیشنهاد مي‌کند.
پس از گذشت 10 سال از این تاریخ، یعنی از حدود سال 1277 قمری، به بعد است، که در آثار مولفان اروپایی به عادت ترياك كشيدن ایرانیان اشاره شده است. بنابراين ورود وافور به جامعه ايراني بايد در اين سال‌ها اتفاق افتاده باشد. و نگاري(وسیله ایست برای کشیدن شیره که کسی را یرای کمک نیاز دارد) هم در اين سال‌ها ولي در مرحله دوم وارد جامعه مصرف كنندگان ترياك در ايران شده است.
ناصرالدین شاه در «سفرنامه عراق عجم» در اشاره به تغییر رویه کشاورزان در کشت تریاک مي‌نویسد:
«...
سوار کالسکه شده، راندیم، عرض راه همه جا از دو طرف بوستان و زراعت تریاک بود...»
یعنی ظرف ده سال از 1267 تا 1277 ناگهان بخش اعظم اراضی کشاورزی ای که به گندمکاری اختصاص داشت، توسط دهقانان به کشت خشخاش اختصاص یافت، و همین تغییر الگو در کشت، و البته دیگر خیانت‌هایی از این دست، منجر به قحطی‌های مکرر نان در ایران شد.

https://lh5.googleusercontent.com/-aPx7vHe_d6I/UrHE2KOHw2I/AAAAAAAABNM/GQHcKqup6WQ/s625/270500_261.jpg 


انگلیسی طماع، در این معامله روز به روز چاق‌تر و ایرانی بیچاره روز به روز نحیف‌تر مي‌گشت. هرچند جمعی از ایرانیانی که «رفیق دزد بودند و شریک قافله»، از این نمد رسوایی کلاهی برای خود ساختند، و بیرق انگلیسی‌ها را باد مي‌دادند. نظیر؛ واسطه‌ها و تجار تریاک که ثروت بسیاری از این راه اندوختند، و البته بیچاره‌هایی که وسیله چپاول قرار مي‌گرفتند، مانند تریاک مال‌ها، قهوه چی‌ها و...
با این توصیف، انگلیسی‌ها که بر اریکه قدرت تکیه زده بودند، در این خوان یغما که بی دریغ همه چیز ارزانی شان شده بود، حدی بر طمع ورزی بی پایان خود نمي‌دیدند. بنابراین تصمیم گرفتند، تا فکر اهریمنی خود را وسيع‌تر عملی سازند،تا بیش از پیش کیسه‌های خود را از سکه‌های زرین ولو به قیمت زندگی یک ملت (البته خواب زده) پر کنند. پس از این بود،که سالیانی طول نکشید، که شیوع استعمال تریاک در میان مردم خرد و کلان شیوع یافت. در تهران و شهرهای بزرگ در قهوه خانه‌ها، مانند چای خوردن و قلیان کشیدن، استعمال تریاک شایع بود، و در این راه نه مانع قانونی وجود داشت، نه فتوای تحریم شرعی و نه قبح اجتماعی 
به قول مرحوم شهری، استعمال تریاک نه تنها ایراد و اشکالی نداشت، بلکه به قهوه خانه داران (توسط مأموران دولت ايران) با فشار حکم مي‌شد، که حتما باید منقل گذارده، تریاک بدهند. وضوح زشتي و پليدي عمل انگليسي‌ها و زشت‌تر از آن همكاري دولت ايران با ايشان باور ناكردني است.
تریاک، مفت در اختیار قهوه چی گذارده مي‌شد، و سوخته آنرا مطالبه مي‌کردند، که ماموران انحصار تریاک آمده، سوخته را از داخل حقه مي‌تراشیدند، و صورت جلسه کرده و به قهوه چی بابت آن پول مي‌دادند. حقه وافور پلمپ مي‌شد، تا کسی نتواند، سوخته تریاک را ببرد، یعنی این طور وانمود مي‌شد، که سوخته، بسیار ارزشمند است، تا قهوه چی و مردم تشویق به مصرف بیشتر تریاک و تولید سوخته افزون تر شوند.
خلاصه اینکه در اواخر قاجار خرید و فروش تریاک به هر مقدار آزاد بود، و در خانه یا محل کار مردم به وفور یافت مي‌شد، و برای کسانی که جا و مکان مناسب نداشتند، هم قهوه خانه‌ها و شیره کش خانه‌ها امکان کشیدن تریاک را برایشان فراهم مي‌کردند.
در دوره مشروطه برای تامین بودجه نظمیه (به ریاست یپرم ارمنی) به طور غیر قانونی، یپرم در شعبان 1327 قمری اقدام به وضع مالیات بر مشروبات الکلی و تریاک نمود.
چینی‌ها پس از سالیانی دراز که دچار رخوت و خمودگی بودند، ناگهان به خود آمده و با انگلیسی‌ها جنگیدند، و خود را از این بلای خانمان سوز رها ساختند، + و بعد از آن ژاپنی هم چنین کردند، ولی ایران نتوانست از چنگ این بلا ، خود را خلاص کند. شاه و وزیر، تاجر، درویش، همه و همه تریاکی و معتاد و علیل و ذلیل این ماده افیونی بودند.
دکتر پولاک، پزشک ناصرالدین شاه نوشته است:
 
تریاک ماهان بسیار قوی است. جنس نامرغوب از شاهزاده عبدالعظیم و کاشان و قم به دست مي‌آید. مصرف آن عمومیت دارد، و مانند حشیش سرشگستگی ندارد، و قبول عامه یافته است. تقریبا هر ایرانی که بتواند از عهده خرج آن برآید، حداقل روزی یک بار حب تریاک مي‌خورد، و در ساحل خزر مصرف دو برابر مناطق دیگر است.
در تهران خیابان چراغ گاز، قهوه خانه عرش، مرکز تجمع شیره ای‌ها و تریاکی‌ها بود، و به طور شبانه روزی از ایشان پذیرایی مي‌کرد، و به سبب اینکه قهوه‌خانه مزبور در طبقه دوم بود، معتادان به آن عرش مي‌گفتند. قیمت دو تا چایی 3 شاهی و قیمت سه مثقال تریاک و یک غلیان 7 شاهی بود.

https://lh4.googleusercontent.com/-0JwSq9FkzuA/UrHEny4HiPI/AAAAAAAABNA/EQeXxoGriQI/s442/93574569502726159748.jpg
تاريخچه موادمخدر و اعتياد در ايران
نكته قابل توجه اين كه در دوران صفويه، ترياك به صورت خوردن حب يا شربت هاي مخصوصي به نام كوكنار (جوشانده خشخاش) معمول بوده و از كشيدن ترياك ذكري به ميان نيامده است. طبق نقل سياحان و مورخان، شاه طهماسب صفوي و شاه عباس كه تا اندازه اي به مضار اين مواد پي برده بودند، دستورات، قوانين و مجازات هايي را جهت منع مصرف مواد مخدر وضع كردند ولي در اين امر موفقيت چنداني نيافتند. اساساً استفاده از ترياك تا زمان تشكيل دولت صفويه (790 تا 8114 ه.ق) رواج چشمگيري نداشت. عواملي كه سبب اشاعه اعتياد به ترياك در عصر صفويه شد عبارتند از:
1-
با توجه به همزماني تشكيل كمپاني هند شرقي با اوائل تشكيل دولت صفويه و فعاليت اين كمپاني در توليد و قاچاق ترياك به چين، ايران و برخي كشورهاي ديگر كه سرانجام منجر به جنگهاي ترياك بين انگليس و چين شد، اين كمپاني و عمال فرومايه داخلي آن در معتاد كردن ايراني ها نقش فراواني داشت. بنابراين سياست استعمارگران، انگليس را در اشاعه اعتياد ايرانيان در اين عصر بايد مهمترين عامل تلقي كرد.
2-
در آن زمان كه علم پزشكي و داروسازي پيشرفت نكرده بود، گرايش مردم به مصرف ترياك براي تسكين دردهاي خود زمينه ساز اعتياد به شمار مي رفت، زيرا ناآگاهي مردم از زيان هاي جسماني و رواني ترياك و عدم توجه آنها به اينكه تسكين دادن درد و علاج نكردن منشا بيماري موجب كمون و مزمن شدن بيماري مي شود باعث مي شد كه بيمار درد را با ترياك به طور موقت تسكين دهد و درپي تكرار مصرف آن معتاد شود، غافل از آنكه علاوه بر معتاد شدن بيمار، مرض هم، همچنان سير پيشرفت خود را طي مي كند.
3-
در عصر موردنظر، آیت الهه و اخوندها نتنهامصرف مواد مخدر را ممنوع نمیکردند و بر علیه اش فتوایی صادر نمیرکدند بلکه خود نیز از مصرف کنندگان بودند
با توجه به اين مطالب، مصرف ترياك نه تنها در جامعه ايران قبح و حرمتي نداشت، بلكه دست قوي استعمار به منظور تباه كردن نيروهاي جسمي و فكري مردم به اشاعه اعتياد چنان دامن زد كه اعتياد به ترياك دربين درباريان هم رواج يافت و حتي برخي روحانیان هم ترياك مصرف مي كردند و استعمارگران كه خواستار بي قيدي، بي تحركي و عدم احساس مسئوليت افراد در قبال مسائل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و حتي استقلال كشور بودند، با حربه اعتياد به ترياك بدون نياز به لشگركشي توانستند بر امور ايران مسلط شوند. .
در اين ميان ناآگاهي و پايين بودن رشد فرهنگي جامعه نيز عامل موثري در جهت بهره برداري استعمارگران براي گسترش كشت خشخاش و اعتياد به ترياك گرديد، به طوري كه پزشكان انگليسي و حكيم باشي هاي وابسته، ترياك را به عنوان داروي موثر براي درمان بيماري هاي مختلف همچون سردرد، دندان درد، گوش درد و... معرفي و تجويز مي كردند و چندي نگذشت كه اين ماده مخدر به صورت دارويي خانگي در هر خانه و كاشانه اي راه يافت.
گردانندگان اين تجارت خانمانسوز، به منظور كسب منافع افزون تر و آلوده ساختن بيشتر جامعه با وضع قوانين مختلف به تشويق و ترغيب مردم به استعمال ترياك پرداختند و براي مصرف هر چه بيشتر آن جايزه تعيين كردند. به طوري كه در دوازدهم ربيع الاول سال 1329 هجري قمري دولت وقت، قانوني را جهت رشد و گسترش و تشويق كشت و فروش ترياك و مصرف آن تدوين كرد. ماده دوم اين قانون، آشكارا مردم را به ترياك كشي دعوت مي كرد و بيان مي داشت: «]دولت[ سوخته ترياك را با قيمت مناسبي از دودكنندگان مي خرد و براي هر مثقال سوخته سه عباسي حق الزحمه داده مي شود
به بهانه افزايش درآمد كشور، هر روز بر شمار معتادان اضافه گرديد و اداره انحصارات تشكيل شد و در سراسر ايران شعباتي داير كرد و هر كجا شعبه اي نداشت، پاسگاههاي انتظامي چنين وظيفه اي را عهده دار شدند.
بدين ترتيب روز به روز مسئله قاچاق مواد مخدر و اعتياد مردم به آن، گسترش بيشتري يافت و در حكومت ننگین قاجار به اوج خود رسيد این وضع ادامه داشت، تا اینکه پس از کودتا 1299 خورشیدی و به قدرت رسیدن رضا شاه بزرگ  او دستور داد، کشیدن تریاک و شیره و چرس و بنگ ممنوع است، و نیز منقل و وافور را از قهوه خانه‌ها جمع آوری کردند.
و برای دوره معالجه معتادان در هر محله، خانه‌هایی اختصاص یافت ،که معتادان بدان جا مراجعه و تریاک مي‌کشیدند، که آن خانه‌ها به «دارالشفا» شهرت یافت، لیکن متاسفانه این طرح دیری نپایید و از میان رفت. باز علی ماند و حوضش!
 

_____________
بن مایه ها
wikipedia جنگ تریاک میان چین وانگلیس
 عکسها صفحه فیسبوک تهران قدیم

بی‌.بی‌سی، مسی و باقی ماجرا



https://2.bp.blogspot.com/-QYqQAufqKZM/Til5-UdWsVI/AAAAAAAAAUU/ynQIzlIfbas/s1600/hooligans_pol.jpg
کافیست انگلیس یا تیم منچستر یا دیگر تیمهای انگلیسی یک بازی در انگلیس یا دیگر نقاط اروپا برگزار کنند تا هولیگانهای انگلیسی آن شهر را به اتش بکشند ایا بخاطر تعدادی اشوبگر ملت انگلیس را عقب مانده میخوانند؟ اصولا در همه جای دنیا طرفدارهای فوتبال از معدل ادب پایینی برخوردارند اغلب این فوتبالیستهای بین المللی دبیرستانشان را هم تمام نکردند برای اشنایی بیشتر با این اوباش انگلیسی فیلم گرین استریت یا یورو تریپ را ببینید تا متوجه شوید انگلیسیها خیلی هم به این افراد افتخار میکنند باور کنید باید از جو زدگی بپرهیزیم این مساله یک مساله ساده است تا بحال افراد زیادی امریکایی الاصل و انگلیسی الاصل از طالبان دستگیر شدند ایا این دو ملت زیر سوال رفتند؟ این مسائل کری های عادی فوتبالی محسوب می شوند وگرنه در همین جام ملتهای اروپایی که گذشت درگیری لهستانی ها و روس ها را هم شاهد بودیم و مثال های دیگری که بسیار زیادند. باور کنید رای دادن به روحانی آبرو بر تر بود هرچند من اعتقاد دارم روحانی رای نیاورد. شما اگر به ازادی رفته باشید یکصد هزار نفر فحش میدهند اما چون عادت داریم واکنش نشان نمیدهیم این مسائل اصلا تاثیری در نگاه دنیا به ایرانیان ندارند حتی آن کامنت مسی هم فیک بود و ایشان اگر ناراحت شده بود یک پست در این مورد میگذاشت از نظر من این مساله دو فرهنگ همه کشورها هست. من هیچوقت منکر نیستم که مشکل جدی فرهنگی داریم. نمونه‌ اخیر ترفندِ برجسته‌سازی بی‌بی‌سی، شایان توجه است
موضوع اینقدر ها هم موضوع مهمی نبود که به مدت یک هفته به صورت  شبانه روزی تیتر رسانه ملکه شود اما چرا بی بی سی فارسی قصد موج سواری از این قضیه را دارد؟...

 https://lh4.googleusercontent.com/-dVoicCCHbwA/UqicBG43h8I/AAAAAAAABK8/Ua2J9AuO7Ho/s576/3333.png
با برآمدن رایش سوم و بهره‌ شگفت‌انگیزی که هیتلر از رسانه‌ها – به ویژه رادیو- برای تهییج و بسیج افکار عمومی برد، اندیشمندان، رسانه را به گونه‌ «سوزن تزریقی» تصور می‌کردند که می‌تواند هر پیامی را به مخاطبانش تزریق کند.
چندی بعد که گرد و غبارهای برآمده از جنگ جهانی دوم خوابید، پژوهشگران به این برآیند رسیدند که رسانه‌، نمی‌تواند چنین قدرتِ همه‌گیر و برنامه‌ریزی‌شده‌ای داشته باشد و رفتار مخاطب در فرآیند دریافت پیام، نه منفعلانه، که کنشگرانه و پویاست و پیام‌ نمی‌تواند تأثیری یکسان و یکنواخت بر همگان بگذارد.
با به چالش کشیدن دیدگاهِ قدرتمندیِ بی‌چون و چرایِ رسانه‌ها، دیدگاه دیگری مطرح شد که می‌گفت رسانه‌ها به هنگام انتقال پیام، با اولویت دادن برخی پیام‌ها بر برخی دیگر، نوعی «برجسته‌سازی» می‌کند و با این ترفند، از آنجا که نمی‌تواند مخاطب را وادار کند که «چگونه بیندیشد»، او را ترغیب می‌کند که «درباره چه بیندیشد».
با چنین رویکردی، رسانه با کوچک یا بزرگ کردن برخی رویدادها در چارچوب خبر، گزارش، گفت‌وگو و ... در شناخت و درک ما از جهان هستی و همچنین اولویت‌های ذهنی‌مان دستکاری می‌کند و با این ترفندِ برجسته‌سازی، ما را به اندیشیدن درباره موضوع‌های خاصی که مد نظر دارد، هدایت می‌کند و با مهندسی افکار عمومی، خر خویش می‌راند.یکی از خبرگزاری‌ها که ید طولایی در بهره‌گیری از این شیوه دارد، بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا یا همان بی.بی.سی ست. این بنگاه که از پرسابقه‌ترین و بزرگ‌ترین بنگاه‌های رسانه‌ای جهان است، بنگاهی دولتی و نیمه‌ خودمختار به شمار می‌رود و هماره مدعی این بوده است که تحت نفوذ تجاری و سیاسی نیست و تنها به مخاطبان خویش پاسخگوست و شعارش این است که هر ملتی باید با صلح با ملتی دیگر سخن بگوید، اما پیشینه‌ این رسانه نشان می‌دهد که در بزنگاه‌های تاریخی در خدمت منافع دولت انگلستان درآمده و اصول حرفه‌ای کار خبرنگاری را زیر پا نهاده است. برای نمونه به گواهی اسناد، در سه دوره از تاریخ معاصر ایران، یعنی در سال‌های 1320، 1332 و 1357 این رسانه نقشی بی‌بدیل در راستای منافع تأمین‌کنندگان مالی‌اش برداشته است. (برای آگاهی بیشتر می‌توانید به مقاله «رادیو و جابه‌جایی قدرت در شهریور ۱۳۲۰» در شماره‌ ۹ ماهنامه‌‌ «مدیریت ارتباطات»، بهمن‌ماه ۱۳۸۹ از نگارنده بنگرید.)
نمونه‌ اخیر ترفندِ برجسته‌سازی بی‌بی‌سی، شایان توجه است. همان شب که قرعه‌کشی جام‌جهانی برزیل فرجام گرفت، به یکباره، «بدزبانی و هتاکی و فحاشی» ایرانیان به لیونل مسی، بازیکن تیم ملی فوتبال آرژانتین و «تعرض‌های لفظی و تحقیر و تهدید به تجاوز جنسی» فرناندا لیما، مجری این قرعه‌کشی به سر خط خبری اصلی بی‌بی‌سی تبدیل شد و این بنگاه با پیشگامی خبری و پس از آن تا لحظه‌ قلمی کردن این یادداشت -که چند روز از این واقعه می‌گذرد- هنوز این مسئله، داغی خود را برای بی‌بی‌سی در بخش‌های گوناگون خبری‌اش از دست نداده و گزارش‌های همه‌جانبه‌ای از آن در حال پخش است.
مسئله ساده است، تعدادی از هموطنانِ بی‌فرهنگ، خبطی می‌کنند و در برابر، تعداد بیشتری از هم‌میهنان فرهنگمدار از این بی‌فرهنگی هموطنانشان، پوزش‌خواهی می‌کنند و در همین‌جا این رخداد می‌توانست فرجام گیرد؛ اما بی‌بی‌سی با پیش‌دستی، آن را تا سر خط اصلی خبرهایش برکشید و برجسته کرد و پس از آن نیز دیگر رسانه‌ها، بی‌هیچ اندیشه‌ای، از این رسانه تقلید کردند و آن را مهم‌ترین رخداد خبری پنداشتند و حول‌وحوش آن داستان‌بافی بسیار کردند و با برجسته‌کردن کنش زشت چند هزار نفر، تمامیت تاریخ و تمدن و فرهنگ ملتی 75 میلیونی را به داوری نشستند و لجن‌مال کردند؛ تو گویی که تنها میان ایرانیان است که چنین رجّاله‌هایی یافت می‌شود و انگار نه انگار که پس از همین قرعه‌کشی در همان برزیل،‌ دسته‌های آشوبگر، خرابی‌های بسیار به بار آوردند؛ ولی هیچ‌ یک از جهانیان، این اوباشان را کلیت ملت برزیل تصور نکرد؛ کاری که رسانه‌های درون‌مرز و برون‌مرز کردند و همه زشتی‌های شناخته‌شده را به این ملت نسبت دادند و عقده‌های خویش را بر سر  ملت ایران خالی کردند
.
مسعودلقمان- دانش‌آموخته کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی

.

.
تا تاریخ گذشته خود را ندانیم نمیتوانیم آینده ای موفق و باشکوه برای وطن و ملتمان بسازیم و مجبور به تکرار تاریخ خواهیم شد.