‏نمایش پست‌ها با برچسب تجزیه طلب. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب تجزیه طلب. نمایش همه پست‌ها

روایت نشریات باکو از حمایت پشت پرده اسرائیل از تجزیه طلبی در آذربایجان

روزنامه پان ترکیست ینی مساوات (چاپ باکو) وابسته به حزب ملی با انتشار یک گزارش انتقادی در خصوص فعالیت های موساد و آمان (اطلاعات ارتش اسرائیل) از برخی ابعاد فعالیت های مشترک نهادهای امنیتی باکو و اسرائیل در آذربایجان ایران پرده برداشت.
 روزنامه ینی مساوات از نحوه عملکرد ناشیانه نهادهای امنیتی باکو بر روی فعالان تجزیه طلب مقیم ایران انتقاد کرد و این عملکرد ناشیانه را باعث لو رفتن برخی از عاملین بیگانه گرا دانست.
هم چنین این روزنامه «ینی مساوات » از همکاري کميته دولتي امور دياسپوراي جمهوري باکو با ارگان هاي امنيتي اسرائیل در اغتشاشات سال ٢۰۰۶ ( سال ١٣٨۵) در مناطق آذري نشين ايران پرده برداشت.


« همکاري هاي ويژه امنيتي ، (جمهوري) باکو و اسراييل را به همديگر پيوند داده است. در سال هاي ٢۰۰۶ و ٢۰۰٧ ، به ابتکار اين مقامات ، ارگان هاي اطلاعاتي اسراييل با فعالان آذربايجان ایران رابطه برقرار کردند و نهايتا با مخمصه مواجه شدند. زيرا، بعدا معلوم شده است که بسياري از اين افراد ، مأموران مخفي ايران بوده اند. در نتيجه، دستگيري هاي گسترده در آذربایجان ایران روي داد و اين موضوع در اسراييل نيز بي تاثير نماند و موجب اختلاف ميان «موساد» و «آمان» ( سازمان اطلاعات نظامي اسراييل) شد. 
 موازی کاری در سازمان های اطلاعاتی اسرائیل
يني مساوات افزوده است : « در اواخر سال ٢۰۰٨، مطبوعات اسراييل بار ديگر خبري حيرت انگيز منتشر کردند. جروزالم پست و ساير روزنامه ها نوشتند که ساختارهاي امنيتي اسراييل نمي توانند در زمينه کار با فعالان سياسي آذربايجان ایران ، ميان خود تقسيم کار کنند. برغم مطرح شدن موضوع  اختلاف هاي «موساد» و « آمان » در رسانه هاي اسراييل، مطبوعات (جمهوري) آذربايجان دراين باره سکوت اختيار کردند.»
 دیپلمات سابق اسرائیل در ایران، مسئول میز تجزیه طلبی آمان


يني مساوات افزود : « در آن جنجال مطبوعاتي، نام «اوري لوبراني» ، مامور امنيتي و ديپلمات پيشين اسراييلي نيز مطرح بود که پيشينه اي درخشان در امور ايران دارد. اوري لوبراني، عضو قديمي سازمان مخفي «هاگانا» ، در سال ١٩٧٣  از طرف «گولدا ماير»، نخست وزير وقت اسراييل ، به مقام سفير اسراييل در ايران تعيين شد.  اوري لوبراني در دوره سفارتش در ايران تا سال ١٩٧٨ ، به زبان هاي فارسي و ترکي مسلط شد و به دقيق بودن پيشي بيني هايش مشهور بود تا اينکه در سال ٢۰١۵ ، بازنشسته شد. اوري لوبراني در امور شيعيان لبنان، ايران و آذري هاي ايران و آذربايجان کارشناسي خبره است. در اواخر دوره نظام شاهنشاهي ايران نيز لوبراني اتمام عمر اين نظام را پيش بيني کرده بود که مورد توجه اسراييل و آمريکا واقع نشد و بعدها معلوم شد که با ناديده گرفته شدن پيش بيني لوبراني، اسراييل و آمريکا چه اشتباهي را مرتکب شده اند. به همين علت، بعدها لوبراني در ساختارهاي نظامي اسراييل  در راس پرونده هاي کاملا محرمانه ايران جاي گرفت. »
 دسیسه کاریکاتور در تبریز با مدیریت اطلاعات ارتش اسرائیل
يني مساوات افزوده است : « سازمان هاي امنيتي اسراييل در ٢۰۰۵ با انتشار کاريکاتور اهانت آميز عليه پيامبر اسلام (ص) و بروز واکنش هاي مسلمانان به آن، فعالان اسلامي را تحت کنترل گرفتند. معلوم شد که مي توان در هر موضوعي با انتشار کاريکاتور، مسلمانان را به واکنش سوق داد و از آن بهره برداري کرد.  در موضوع کاريکاتور در آذربايجان  در سال ٢۰۰۶ نيز اتهامات جدي عليه اسراييل مطرح است. »
 اطلاعات ارتش اسرائیل پشت پرده کاریکاتور سوسک

يني مساوات  در گزارش خود آورده است :
 « اوري لوبراني همواره با اقدام نظامي در ايران مخالف و مدعي بوده است که اقدامات نظامي، رژيم ايران را تقويت و مردم را متحد مي کند. اما، لوبراني بارها گفته است که بجاي اقدام نظامي، بايد براي عمليات رواني عليه ايران ، به آذریها متکي بود. 
گويي در ١٢ مه ٢۰۰۶ نيز اوري لوبراني همان شيوه کاريکاتور را به ايران صادر کرد. در آن روز،  کاريکاتوري عليه آذربايجانی ها در روزنامه دولتي «ايران» منتشر شد. در اين کاريکاتور، به شکلي طنزآميز، يک کودک به زبان فارسي با حشرات حرف مي زند و حشرات به زبان آذری پاسخ مي دهند. در نتيجه انتشار اين کاريکاتور، موج اعتراضات تمام مناطق آذري نشين ايران را فراگرفت که منجر به کشته شدن چهار نفر شد. حکومت ايران وارد عمل شد و روزنامه ايران را تعطيل کرد و مهرداد قاسم فر، سردبير و مانا نيستاني، دبير اين مطلب دستگير شدند که پس از مدتي آزاد شدند.
طراح اين واقعه ، سازمان اطلاعات نظامي اسراييل ، «آمان»  و کهنه سرباز اين سازمان ، اوري لوبراني بود.  اوري لوبراني در نتيجه موفقيت آميز بودن اين عمليات، با فعالان قومگرا تماس گرفت.  تا آن زمان، سازمان جاسوسي اسراييل ( موساد) بجاي فعالان تجزیه طلب با نيروهاي حاشيه اي نظير «مجاهدين خلق ايران» در ارتباط بود. 
 احتياج به فعالان قومی، لوبراني را به تماس گرفتن با سازمان هاي دياسپورا (جمهوري) باکو سوق داد. لوبراني که آدرس ها و پرونده ها را از اين سازمان هاي جمهوري آذربايجان دريافت کرد، فکرش را هم نمي کرد که  رهبران دياسپوراي (جمهوري) باکو ، در واقع ، توده اي از افرادي ناشي و بي سواد هستند و نمي توانند از نوک بيني خود، آن طرف تر را ببينند. براي اين ها، کار امنيتي موضوعيت ندارد. اين ها تاجراند.  همچنين فراوان بودن مخبران تهران در ميان تجزیه طلبان نيز به سرعت تاثير منفي خود را برجاي گذاشت.  به زودي، دستگيري هاي گسترده در آذربایجان ایران آغاز شد و  فعالان تجزیه طلب بي مهارت، در  مقابل فشارها و شکنجه ها تاب مقاومت نياوردند و همه چيز را لو دادند.

 در واقع، مقصر اصلي اين وضعيت، برخلاف آنچه مطبوعات اسراييل نوشتند، اوري لوبراني نبود، بلکه مقصر اصلي ، رهبران بعضي از سازمان هاي دياسپوراي ما و «وزارت امنيت ملي» است که کارهاي جدي را به افراد ناشي سپرده بود. در شرايط ايجاد شده، موساد با استفاده از فرصت، رقيب خود ، «آمان» و اوري لوبراني را از  فعاليت هاي مربوط به ايران کنار زد و خود عمليات مخفي درباره ايران را به دست گرفت. »
هم اکنون با گردشی اندک بیشترین توجه  موساد و سازمان های اطلاعاتی باکو به ایجاد تنش قومی و تحریک ترکزبانان در ایران  از طریق احساسات فوتبالی جلب شده است  سازمان های مربوطه در حال ایجاد پیش زمینه هایی برای  ترویج هرچه بیشتر نفرت قومی و شکست همبستکی میان تیره های ایرانی هستند تا  طرح بالکانیزه کردن ایران همانند آنچه که در یگوسلاوی اتفاق افتاد را وارد مرحله ای عملی نمایند

استفاده کامل عناصر اطلاعتی باکو ازرژیم  لغو روادید " ویزا" میان جمهوری اذربایجان و جمهوری اسلامی وحضور بصورت توریست پزشکی در شیراز با پرواز مستقیم باکو - شیراز برای ایجاد تنش قومی هفتم آبان ماه سال1390 دیدار دو تیم فجر و   تراکتور استادیوم حافظیه

رفرنسها  
A برگرفته و ترجمه شد از 




سواستفاده از تریبون کیهان لندن تبلیغ فاشیسم قومی توسط احمد رافت

احمد رافت برخلاف چهره به ظاهر مظلوم خود اهداف شومی دارد که اطلاع از آن ها از اهمیت بنیادینی برخوردار است
.
رافت از  اعضا  کنفدراسیون دانشجویی  و یکی از دبیران این کنفدراسیون چپی که در کنار رفقای اسلامیست خود در ترویج دروغ شستشوی مغزی ایرانیان بر ضد حکومت پهلوی و به ثمر رساندن انقلاب دیالکتیکی 57 نقش شیپور را ایفا می نمود همچنان به ایران ستیزی خود ادامه می دهد 
احمد رافت از پدری ایرانی و مادری ایتالیایی. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی برای ادامه ی تحصیلات در رشته ی حقوق سیاسی به ایتالیا می‌رود. در آن سال‌ها فعالیت خود را در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی آغاز می‌کند. در سال ۱۹۷۷ میلادی، پس از چهار سال اقامت در آلمان به ایتالیا باز می‌گردد و در رسانه «روزنامه‌ی کارگران» آغاز به کار می‌کند 

  وی همزمان با دبیری کنفدراسیون دانشجویی مسئول نشر وترجمه مقالات مسموم گروهای چپ عضو کنفدراسیون در رم بود



رافت در کنار فعالیت‌های چپی بر ضد حکومت پهلوی به واسطه پدر دیپلماتش، مهر سفارت و پاسپورت های سفيد را سرقت کرده با مهر سفارت سند جعل ميكرد.  رافت  و رفقای کنفدراسیونی  با حمله به مرکز ساواك در اروپا اسنادش را سرقت نموده سپس اسنادی دروغ به اسم ساواك جعل كردند كه ساواك  روزنامه‌های  اروپا را تحت كنترل دارد و كپى اين اسناد قلابى رو دادند به مطبوعات اروپا و مطبوعات اروپا مدتها در اين مورد مطلب نوشتند. 


«احمد رأفت» در حمایت از گروه‌های قومیت‌گرا و تروریستی یَد طولایی دارد، به طوری که بارها با سرکردگان گروهک‌های تجزیه‌طلب بخصوص پان‌ترک‌ها و پان‌عرب‌ها مصاحبه نموده و به حمایت از آنها پرداخته است  رافت امروز با رافت دیرو چندان تفاوتی ندارد گاهی انقلابی در رکاب خمینی و امروز  در قامت خبرنگار مدافع حقوق بشر سخنان نژاد پرستانه نفرت پراکنان ضد ایرانی را همچنان درشیپور خود میدمد رابطه با دختران جوان تجزيه طلب مثل بيت مشعل پانعرب رو هم می گذاریم به حساب مسائل شخصي اش

 احمد رافت اجرا برنامه ای در تلوزیون پانکردی روژهه لات با حضور سحر بیت مشعل از حامیان گروهای تروریستی الهواز تحت لوای دفاع ازحقوق بشر

پس از افتضاح سمیناری با اصطلاح جعلی ملیت های ایران در سوئد که با شرکت چهره  های ضد ایرانی برگزار شد که خود فروختگانی همچون "حسن اعتمادی"  که پدر "رها اعتمادی" مجری تلویزیون من و تو می باشد و از اعضای هیت مدیره سکولار دمکرات های اسماعیل نوری علا، "یوسف بنی طرف"  از رهبران حزب تروریستی الحواز و همچنین "احمد رافت حضور داشتند و همانطور که ملاحظه می فرمایید محمدرضا هیئت و علیرضا اردبیلی از تجزیه طلبان باسابقه و از بانیان این سمینار بقول خودشان از هر گروه اتنیکی!؟ عمده ایران دو نفر را دعوت کرده اند که موفق به پلورالیسم سیاسی بشوند !!؟ ونقش آنها را بعنوان ملیت ها در آینده کشور تعیین بفرمایند اما در این میان محمد رضا هیئت برای اطمینان افزوده اند :«این مرکز یک نهاد مدنی و "ان جی او" است و هیچ ارتباطی با دولت ترکیه، آذربایجان یا دولت‌های دیگر ندارد. مسائل ترکیه نیز جزو برنامه و حوزه تحقیقاتی این مرکز نیست.» که بقول معروف بر منکرش لعنت ! تو گفتی و مردم هم باور کردند! "مركز مطالعاتى تبريز" در آنكارا است و مدیر آن محمدرضا هيئت برادرزاده جواد هیأت پان ترک سرشناس است.

قطعنامه اعضا سمینار چنان ضد منافع و تمامیت ارضی ایران بود که حسن اعتمادی  چند روز پس از این سمینار تکذیبه زیر را منتشر نمود تا تلاش کنداین لکه ننگ را از خود پاک نمایید

شراکت خود را در تدوين قطعنامه ای که منتشر شده تکذيب می نمايم+


.

.
تا تاریخ گذشته خود را ندانیم نمیتوانیم آینده ای موفق و باشکوه برای وطن و ملتمان بسازیم و مجبور به تکرار تاریخ خواهیم شد.