بی‌.بی‌سی، مسی و باقی ماجرا



https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjWl2zZT_0bw8ZUzIl9zifx4Iprnrobqea4qvxpljOb_3CK9JRLzldSQxL8hB4vfZ5JbLTKLt4Yar6wED5NjIQOmwVcds5kLLl5v3no9u-RvmC9k1j0RmD34SdppXl5Qqf_daRA_9zQrnA/s1600/hooligans_pol.jpg
کافیست انگلیس یا تیم منچستر یا دیگر تیمهای انگلیسی یک بازی در انگلیس یا دیگر نقاط اروپا برگزار کنند تا هولیگانهای انگلیسی آن شهر را به اتش بکشند ایا بخاطر تعدادی اشوبگر ملت انگلیس را عقب مانده میخوانند؟ اصولا در همه جای دنیا طرفدارهای فوتبال از معدل ادب پایینی برخوردارند اغلب این فوتبالیستهای بین المللی دبیرستانشان را هم تمام نکردند برای اشنایی بیشتر با این اوباش انگلیسی فیلم گرین استریت یا یورو تریپ را ببینید تا متوجه شوید انگلیسیها خیلی هم به این افراد افتخار میکنند باور کنید باید از جو زدگی بپرهیزیم این مساله یک مساله ساده است تا بحال افراد زیادی امریکایی الاصل و انگلیسی الاصل از طالبان دستگیر شدند ایا این دو ملت زیر سوال رفتند؟ این مسائل کری های عادی فوتبالی محسوب می شوند وگرنه در همین جام ملتهای اروپایی که گذشت درگیری لهستانی ها و روس ها را هم شاهد بودیم و مثال های دیگری که بسیار زیادند. باور کنید رای دادن به روحانی آبرو بر تر بود هرچند من اعتقاد دارم روحانی رای نیاورد. شما اگر به ازادی رفته باشید یکصد هزار نفر فحش میدهند اما چون عادت داریم واکنش نشان نمیدهیم این مسائل اصلا تاثیری در نگاه دنیا به ایرانیان ندارند حتی آن کامنت مسی هم فیک بود و ایشان اگر ناراحت شده بود یک پست در این مورد میگذاشت از نظر من این مساله دو فرهنگ همه کشورها هست. من هیچوقت منکر نیستم که مشکل جدی فرهنگی داریم. نمونه‌ اخیر ترفندِ برجسته‌سازی بی‌بی‌سی، شایان توجه است
موضوع اینقدر ها هم موضوع مهمی نبود که به مدت یک هفته به صورت  شبانه روزی تیتر رسانه ملکه شود اما چرا بی بی سی فارسی قصد موج سواری از این قضیه را دارد؟...

 https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgTr-OtRegrjzyLFvqzqgAaozSMxI_fHckuzW8zlB5ymIQd0D2GqejKrp_8vMAFSLnXT26cNztJH6GQZeit7A162M3nEShlsiOTtIMwUfhIFmE5cQfT46zr2NdbJPB4sL7dz1gaulFiQ5g/s576/3333.png
با برآمدن رایش سوم و بهره‌ شگفت‌انگیزی که هیتلر از رسانه‌ها – به ویژه رادیو- برای تهییج و بسیج افکار عمومی برد، اندیشمندان، رسانه را به گونه‌ «سوزن تزریقی» تصور می‌کردند که می‌تواند هر پیامی را به مخاطبانش تزریق کند.
چندی بعد که گرد و غبارهای برآمده از جنگ جهانی دوم خوابید، پژوهشگران به این برآیند رسیدند که رسانه‌، نمی‌تواند چنین قدرتِ همه‌گیر و برنامه‌ریزی‌شده‌ای داشته باشد و رفتار مخاطب در فرآیند دریافت پیام، نه منفعلانه، که کنشگرانه و پویاست و پیام‌ نمی‌تواند تأثیری یکسان و یکنواخت بر همگان بگذارد.
با به چالش کشیدن دیدگاهِ قدرتمندیِ بی‌چون و چرایِ رسانه‌ها، دیدگاه دیگری مطرح شد که می‌گفت رسانه‌ها به هنگام انتقال پیام، با اولویت دادن برخی پیام‌ها بر برخی دیگر، نوعی «برجسته‌سازی» می‌کند و با این ترفند، از آنجا که نمی‌تواند مخاطب را وادار کند که «چگونه بیندیشد»، او را ترغیب می‌کند که «درباره چه بیندیشد».
با چنین رویکردی، رسانه با کوچک یا بزرگ کردن برخی رویدادها در چارچوب خبر، گزارش، گفت‌وگو و ... در شناخت و درک ما از جهان هستی و همچنین اولویت‌های ذهنی‌مان دستکاری می‌کند و با این ترفندِ برجسته‌سازی، ما را به اندیشیدن درباره موضوع‌های خاصی که مد نظر دارد، هدایت می‌کند و با مهندسی افکار عمومی، خر خویش می‌راند.یکی از خبرگزاری‌ها که ید طولایی در بهره‌گیری از این شیوه دارد، بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا یا همان بی.بی.سی ست. این بنگاه که از پرسابقه‌ترین و بزرگ‌ترین بنگاه‌های رسانه‌ای جهان است، بنگاهی دولتی و نیمه‌ خودمختار به شمار می‌رود و هماره مدعی این بوده است که تحت نفوذ تجاری و سیاسی نیست و تنها به مخاطبان خویش پاسخگوست و شعارش این است که هر ملتی باید با صلح با ملتی دیگر سخن بگوید، اما پیشینه‌ این رسانه نشان می‌دهد که در بزنگاه‌های تاریخی در خدمت منافع دولت انگلستان درآمده و اصول حرفه‌ای کار خبرنگاری را زیر پا نهاده است. برای نمونه به گواهی اسناد، در سه دوره از تاریخ معاصر ایران، یعنی در سال‌های 1320، 1332 و 1357 این رسانه نقشی بی‌بدیل در راستای منافع تأمین‌کنندگان مالی‌اش برداشته است. (برای آگاهی بیشتر می‌توانید به مقاله «رادیو و جابه‌جایی قدرت در شهریور ۱۳۲۰» در شماره‌ ۹ ماهنامه‌‌ «مدیریت ارتباطات»، بهمن‌ماه ۱۳۸۹ از نگارنده بنگرید.)
نمونه‌ اخیر ترفندِ برجسته‌سازی بی‌بی‌سی، شایان توجه است. همان شب که قرعه‌کشی جام‌جهانی برزیل فرجام گرفت، به یکباره، «بدزبانی و هتاکی و فحاشی» ایرانیان به لیونل مسی، بازیکن تیم ملی فوتبال آرژانتین و «تعرض‌های لفظی و تحقیر و تهدید به تجاوز جنسی» فرناندا لیما، مجری این قرعه‌کشی به سر خط خبری اصلی بی‌بی‌سی تبدیل شد و این بنگاه با پیشگامی خبری و پس از آن تا لحظه‌ قلمی کردن این یادداشت -که چند روز از این واقعه می‌گذرد- هنوز این مسئله، داغی خود را برای بی‌بی‌سی در بخش‌های گوناگون خبری‌اش از دست نداده و گزارش‌های همه‌جانبه‌ای از آن در حال پخش است.
مسئله ساده است، تعدادی از هموطنانِ بی‌فرهنگ، خبطی می‌کنند و در برابر، تعداد بیشتری از هم‌میهنان فرهنگمدار از این بی‌فرهنگی هموطنانشان، پوزش‌خواهی می‌کنند و در همین‌جا این رخداد می‌توانست فرجام گیرد؛ اما بی‌بی‌سی با پیش‌دستی، آن را تا سر خط اصلی خبرهایش برکشید و برجسته کرد و پس از آن نیز دیگر رسانه‌ها، بی‌هیچ اندیشه‌ای، از این رسانه تقلید کردند و آن را مهم‌ترین رخداد خبری پنداشتند و حول‌وحوش آن داستان‌بافی بسیار کردند و با برجسته‌کردن کنش زشت چند هزار نفر، تمامیت تاریخ و تمدن و فرهنگ ملتی 75 میلیونی را به داوری نشستند و لجن‌مال کردند؛ تو گویی که تنها میان ایرانیان است که چنین رجّاله‌هایی یافت می‌شود و انگار نه انگار که پس از همین قرعه‌کشی در همان برزیل،‌ دسته‌های آشوبگر، خرابی‌های بسیار به بار آوردند؛ ولی هیچ‌ یک از جهانیان، این اوباشان را کلیت ملت برزیل تصور نکرد؛ کاری که رسانه‌های درون‌مرز و برون‌مرز کردند و همه زشتی‌های شناخته‌شده را به این ملت نسبت دادند و عقده‌های خویش را بر سر  ملت ایران خالی کردند
.
مسعودلقمان- دانش‌آموخته کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی

تغییر نام بلوچی جزیره (گپ سبزو) به ابوموسی از سوی انگلستان با چه هدفی انجام شد؟


 http://www.naval-history.net/Photo15frLochInshNP.jpg

تغییر نامهای جغرافیایی یکی از ابزارهای استعمار بویژه بریتانیا از سده شانزدهم میلادی بدینسوی بوده است. دو نمونه بارز این سیاست موفق آمیز تغییرنام در تاریخ مدرن، 'جزایر مالویناس' و 'دریای پارس' بوده است!

بریتانیا پس از اشغال و جدائی 'جزایر مالویناس' از آرژانتین، آنها را بیدرنگ به 'جزایر فالکلند' تغییر نام داد و امروز در اکثر کشورهای جهان بدین نام شناخته میشود؛ نمونه دوم و بارز آن تغییر نام 'دریای پارس' است که پس از اشغال عمان و جدائیش از ایران در زمان فتحعلیشاه قاجار آنرا به 'دریای عمان' تغییر نام دادند و امروز درصد بسیاری کمی از ایرانیان از آن آگاهی دارند. [1]

امروز هم که "بوموسو" و "گپ سبزو" که نامهای ایرانی، راستین و تاریخی این جزیره همیشه ایرانیست، بریتانیا پس از اشغال آن در سال ۱۹۰۸ میلادی و آوردن تنی عرب به جزیره اشغالی، آنرا به "ابوموسی" تغییر نام داد - و ما امروز دوباره ندانسته از انگستان پیروی کرده و مانند اشغالگران دیروزی، بدان "ابوموسی" میگوییم! شوربختانه نه تنها ملت ما، بلکه دولتمردانمان هم از انگلیسیها پیروی کرده و آنرا "ابوموسی" میخوانند!

باری، این وظیفه یکایک ما ایرانیانست که زمانی که از این جزیره سخن میگوییم، نام راستین ایرانی و تاریخی آنرا که "بوموسو" یا "گپ سبزو" که دو نامیست که خود تابامروز ساکنان و بومیان آنرا میخوانند، بکار ببریم! این دو نام با آمیزش واژگان ایرانی ساخته شده است!

نخست واژه "بوموسو"، که ساختاری از دو واژه "بوم" یعنی "سرزمین/کشور"، با پسوند "-و" = کوچک (سرزمین کوچک) و واژه "-سو"، کوتاه شده "سوز" پارسی (از گویش پارسی ِ سیستانی) بمعنی "سبز" است. نام دیگرش که "گپ سبزو" است، دوباره به همان معنیست، که ساختاری از دو واژه "گپ" (در زبان بلوچی) به معنی سرزمین و "سبز" + - پسوند "و" (که خرده اش میسازد)، که میشود سرزمین ِ سبز کوچک.

بکاربری نام دروغین 'ابوموسی'، به همان اندازه نادرست و توهین آمیز است، که انگلستان و مترسکهای عربش در منطقه، خلیج فارس را "خلیج ع**ی" میخوانند! افزون برآنکه، تازمانیکه نام دروغین "ابوموسی" بر روی این جزیره ایرانی باشد، اعراب ادعای مالکیت خواهند کرد، چون نامش عربیست

یکی از انگیزه های تلاش گسترده انگلستان از جمله تشویق و برانگیختن اعراب ساده لوح منطقه در تغییر نام خلیج فارس به نام دروغین خلیج ع**ی، در حقیقت در ادامه همان سیاست های گذشته بریتانیاست. پیاده سازی این سیاست، نخست با تغییر نام آغاز میشود. سپس با تاریخ و مدرک سازی برایش هویتی دروغین و جدا از عنصر اصلیش که ایران است ساخته تا سرانجام موفق شود استانهای جنوبی ایران که سرزمینهای نفت و گاز خیز کشورمان هستند از ایران جدا ساخته و به زیر کنترل خود در آورند.[2]

بنابرین، وظیفه همه ما ایرانیانست که در دفاع از تمامییت ارضی کشورمان و نیز این ننگ و توهین را که نشانه ی استثمار بریتانیاست را از فرهنگ-جغرافیایی کشور بزداییم - تا چند صد سال دیرتر فرزندان ما نگویند: "من در جزیره ای زندگی می کنم که نامش بوموسو ست، اما به آن ابوموسی می گویند، چون انگلیسیها این نام را برآن نهادند!"

_____________
بن مایه ها
1
2

سیاه نمایی بر ضد رحمان اف حمایت بی بی سی از اسلامگرایان تاجیکستان



https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEisEN-SmhbkE6KcXMlJOAqPshi25Bb7XnadKCphQtqzHHUBRL203CvnKrO3JV9gOSaHY2E4h0p3hXDfeh1geyJWuuU00oUT3QNH8ujTXzE7sENZfEthGxNK2CInZD_-5kEb8q7Il9s67cs/s576/1697.png

امام علی رحمان اف که نام خود نام خانوادگی خود را به رحمانی تغییر داده است  ریس جمهوری سکولار و لایک تاجیکستان است  رحمانی پس از انتخاب شدن توسط مردم  و بعد از تثبیت اوضاع پریشان اقتصاد تاجیکستان برای کاهش رشد اسلامگرایی  ورود کودکان زیر 18 سال را به مراکز و مساجد مذهبی ممنوع کرده است 1 + dw رحمان اف با پیشنهاد قانونی از مردم خواست  تا نام های خانوادگی تاجیکی که با پیشوند روسی اف و یا پسوند و پیشوند  عربی ابن بن ال یدک میکشدند را به نام خانوادگی ایرانی و پارسی تغییر بدهند 2 +  mohbatnews همچنین رحمانی اولین شخصی بود که به حکومت جمهوری اسلامی  پیشنهاد کرد جشن بین المللی نوروز در تخت جمشید برگزار شود این اقدام خشم اسلامگریان حکومتی جمهوری اسلامی را نیز بر انگیخت! و انتقادهایی را در پی داشت 3 + fararu 

تلاشهای رحمان اف برای جلوگیری از نفوذ اسلامگرایی در تاجیکستان انتقادات های زیاد را در پی داشته است احزاب رادیکال اسلامگرا که سابقه مبارزه مسلحانه و بمبگزاری را نیز دارند انتخابات ریاست جمهوری جدید را تحریم کرده اند(رحمان اف با کسب اکثریت آرا در انتخابات پیروز شد)
رحمانف با خطر اسلامگراهای مسلح از سمت افغانستان نیز مواجه است . تاجیکستان در مسیر تجارت هروئین هم قرار دارد .
رقیب جدی رحمان ، خانم اوینیهول بابانظراوا است که 65 سال سن دارد و از فعالان قدیمی حقوق بشری است .خانم بابانظراوا از طرف حزب اسلامگرای تاجیکستان  حمایت می شود
https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjoONsYABDbABKVX2As-vLviRe_vrtL_PL9UJwCUdgMBjxuqdKFpy6lniYwIWUy_zRRntdGDqW5SClspTpda1dRg9yZZucoEVVx9eDkp6E31LLAXEgsyuKgmvoSbjWLkuDel1U7SUHyHHI/s497/296264_146.jpg
ماکت تخت جمشید-مراسم جشن نوروز در تاجیکستان

  تلاش های ایرانگرایانه و سکولار رحمان اف برای جامعه ای مذهب زده با اقلیتی سکولار تاجیکستان  خشم روحانیان داخل ایران را نیز بر انگیخته است آیت‌الله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید حکومتی جمهوری اسلامی، از آنچه «اسلام‌ستیزی و استعمارپذیری» مقام‌های تاجیکستان نامید به شدت انتقاد کرد4 +radio farda  سیاست رحمان اف برای جلوگویری از نفوذ اسلامگرایان در این کشور شباهات بسیاری به اقدامات  حکومت پهلوی دارد او نشان تاریخی سیمرع ساسانی را به عنوان نشان حکومتی در کنار درفش ملی تاجیکستان قرار داده است + تصویر تبلیغ ملیگرای تاجیکی وسکولار حمایت از زبان فارسی حمایت از تاجیکهای تحت ستم حکومت ازبکستان تلاش برای تغییر خط سیرلیک روسی به فارسی وهمچنین ترویج  موسیقی هنر و ادبیات  یکی از ابزارهای رحمانی برای پاک نگاه داشتن ذهن فرزندان آینده تاجیکستان از ویروس اسلام است   خوانندگان زنی مانند شبنم ثریا از محبوبیت زیادی در میان جوانان برخوردار هستند خوانندگان زن تاجیک توسط اسلام گرایان  تکفیر میشوند (
حمله اسلامگرایان در یوتیوب به خواننده تاجیک و فحاشی به وی)

تاجیک های ازبکستان (سمرقند و بخارا با 90% و خوارزم با درصی کم) بیش از 30% جمعیت ازبکستان را تشکیل میدهند. در زمان استالین تاجیک ها رو از منطقه شرق ازبکستان (سغدیانای باستانی) مجبور به مهاجرت به روستای دوشنبه کردند و شرق ازبکستان که بیش از 3000 هزار سال تاجیکان در آن بودند را به ازبکستان بخشیدند.
پس از اشغال آسیای میانه و بمباران بخارا به دست بلشویک ها و سپس ورود رهبران پان ترک آناتولی تاجیک ها تحت فشار قرار گرفتند و پس از آن بیش از 5 دهه دو نفر در خیابان حق سخن گفتن به فارسی نداشتند و در صورت گفتگو به فارسی جریمه مالی میشدند!
اکنون آمار تاجیکان در ازبکستان 3 تا 5 درصد عنوان میشود! و شدیدن تحت فشار هستند. در صورتیکه آمار واقعی بیش از 30% هست و قانونی در ازبکستان وجود داره که قومیت رو در شناسنامه و گذرنامه ذکر می کنند و در صورت اعلام تاجیک بودن از تمام حوق شهروندی محروم خواهند شد و از سر ناچاری تاجیکان خود رو ازبک معرفی می کنند! حتی در برخورد با بیگانه اگر فردی تاجیک باشد خود را ازبک معرفی می کند مگر آنکه پس از اعتماد واقعیت را بگوید ناگفته نماند بیش از 150 هزار یهودی فارسی زبان بخارایی در چند دهه اخیر مجبور به ترک ازبکستان شدند..

حال پرسش اینجاست که چرا آیت الله بی بی سی بر سر انتخاب امام علی رحمان hف عزاداری آغاز کرد و متهم به تقلب شد؟
روابط بریتنیا و رسانه  مطبوعش بخش فارسی بنگاه خبر پراکنی بی بی سی  پس از انتقاد اماعلی رحمان اف ازخانواده سلطنتی انگلستان به سردی گرایید +
در تاریخ صد ساله نوین منطقه آنچه بیش از پیش مشهود است  خدمات متقابل انگلستان و اسلام به یکدیگر است! براستی  رسانه امپرا طوری که مدعی  پوشش دادن اخبار فارسی زبانان سرا سر جهان است چرا در مقابل  تبعیض و سرکوبهای حکومت ازبکستان در قبال فارسی زبانان تاجیک سکوت کرده است؟ و از اسلامگرایان مورد حمایت ازبکستان و جمهوری اسلامی  پشتیبانی میکند؟
در مطالب آینده  پیرامون خدمات متقابل اسلام واستعمار انگلستان در منطقه برای پیشبرد سیاست بریتانیا و سرکوب جنبش های ملی  بیشتر خواهید خواند
___________________

....................................

 

.

.
تا تاریخ گذشته خود را ندانیم نمیتوانیم آینده ای موفق و باشکوه برای وطن و ملتمان بسازیم و مجبور به تکرار تاریخ خواهیم شد.