آیا بی بی سی در مسایل قومیتی ایران اهداف مشخصی دارد؟ بطور قطع. بی بی سی محض رضای خدا سالی چند میلیون دلار خرج
نمی کند. آنهم در بدترین شرایط اقتصادی که بریتانیا دارد. وظیفه ی بی بی
سی اجرای سیاستهای انگلستان است و من به یقین می گویم که دولت انگلستان در
سالهای اخیر در ایران سیاست حمایت از تجزیه طلبان داشته. این یک مورد که در
سایت ویکی لیکس منتشر شده
دولت انگلستان در حمایت از گروههای تجزیه طلب در ایران نقش دارد عملکرد رسانه اش بی بی سی هم در همین راستا است
http://search.wikileaks.org/gifiles/?viewemailid=663978
Pakistan objects to the British and US plans on Iran and the
support provided for Jondollah in order to separate the Iranian
Baluchestan Province. This is because it believes that the success of
such a plan will mean losing the strategic Pakistani Balochistan
Province and its enormous natural resources.
از زمان رویارویی ایران با قدرتهای جهانی بر سر برنامه هسته ای و افزایش
نفوذ منطقه ای ایران، موضوع حمایت از تجزیه طلبان و قومگرایان هم با همان
هدف تحریمهای اقتصادی — یعنی ایجاد بی ثباتی و آشوب در داخل کشور و
امتیازگیری بر سر برنامه هسته ای — بطور گسترده در دستور کار کشورهای طرف
مواجه با ایران قرار گرفت و ردیف بودجه ای محرمانه در داخل سازمان سیا برای
آن تخصیص داده شد.
این برنامه مشخصا توسط کشورهای آمریکا، اسراییل و بریتانیا
پیگیری می شود؛ با اینحال بر پایه اسناد سایت ویکی لیکس، علاوه بر
سازمانهای اطلاعاتی این سه کشور، کشورهای کوچکتر چون پاکستان هم در این این
زمینه فعال هستند؛ که در مورد پاکستان، به گفته ی ویکی لیکس این همکاری با
آشکار شدن حمایت سازمان موساد و سازمان اطلاعات بریتانیا از تجزیه طلبان
آن کشور، خاتمه پیدا کرد.
به گزاش لوموند دیپلماتیک در سال ۲۰۰۷، سازمان سیا علاوه بر حمایت
مستقیم از تجزیه طلبان ایران، میلیونها دلار هم خرج ایجاد گروههایی با
عنوان مدافعان و فعالان حقوق بشر در ایران و خارج از ایران می کند. این
موضوع بعدا در سال ۲۰۰۹ توسط آقای نیکولاس برنز، معاون وزیر امورخارجه وقت
آمریکا، رسما تایید شد.
وظیفه این گروهها فعالیت سیاسی و تجزیه طلبی تحت نام و
لوای دفاع از حقوق بشر در ایران است. بسیاری ازاین فعالین بعدا با ایجاد
ارتباطات نزدیک و دوستانه با شخصیت های سیاسی شناخته شده اپوزیسیون و نفوذ
در گروههای سیاسی مختلف — بعضا حتی ملی گرا — توانستند فعالیت های
قومگرایانه خود را به صورت موثرتر دنبال کنند.
در بعد رسانه ای هم این کشورها با امکانات وسیعی که در اختیار دارند، از
تجزیه طلبان ایرانی حمایت می کنند. بنا به گزارش لوموند و بر پایه اسناد
افشا شده در گزارش کنگره و سنای آمریکا، سازمان سیا رسانه های متعدد و
کمپین رسانه ای بزرگی را برای انتشار اطلاعات نادرست و دروغپراکنی، از طریق
آمریکا و اروپا و به همراهی برخی شخصیتهای ایرانی در خارج از ایران، تدارک
دید.
این رسانه های بیگانه امروز با امکانات وسیع خود در حکم
شمشیر دو لبه برای ایرانیان هستند که از یک سو، در شرایط خفقان و سانسور
شدید داخلی، تنها بلندگوی موثر جامعه ایرانی محسوب می شوند؛ و از سوی دیگر
با توجه به وجود انحصار رسانه ای و وابستگی شدید مردم به آنها، راه را برای
تبلیغات سیاسی کشورهای متبوع خود فراهم می کنند. بی بی سی یکی از این
رسانه ها است که نقش مهمی را در سالهای اخیر — چه در دروغ پراکنی و چه
تبلیغات سیاسی — برای تجزیه طلبان بر عهده دارد.
وارونه نمایی حقیقت و تطهیر تجزیه طلبان و تروریست هایی که بعضا جرم
جنایی دارند، با عنوان فعال حقوق بشر یا زندانیان عقیدتی و سیاسی، یکی از
خدماتی است که بی بی سی در طول این سالها انجام داده.
علاوه بر این بی بی سی متناوبا از طریق رسانه ی تصویری و
وبسایت خود، مطالبی را بصورت دستچین شده و در حمایت از قومگرایان و تجزیه
طلبان منتشر می کند. علی رغم اینکه این مقالات هر کدام در مقولات و موضوعات
جداگانه ای هستند، همگی یک زمینه و تم اصلی را دنبال می کنند که مفهومی به
نام «ستم ملی» است. این نوشته ها فارغ از اینکه توسط چه شخصی و با با چه
سوابق و سلایقی نوشته شده و فارغ از اینکه چه استنتاجاتی را در موضوع آن
مقاله مطرح می کنند، این پیام واحد را به مخاطب القا می کنند که در ایران
یک گروه قومی به نام «فارس ها» وجود دارند که به اشکال مختلف سیاسی،
افتصادی، فرهنگی و زبانی، حقوق قومیت های دیگر را مورد تعدی قرار می دهند و
این توهم را تولید و القا می کنند که ریشه ی نابسمانی ها وگرفتاریهای مردم
نواحی مختلف ایران، در واقع همین گروه قومی فارس است. این شیوه تبلیغاتی
که از دوران جنگ دوم جهانی بارها آزموده شده، همان روشی است که همه
دستگاههای مدرن تبلیغات سیاسی و اقتصادی بر پایه آن عمل می کنند — یعنی یک
پیام واحد را در قالب نمادها و به اشکال و طرق مختلف تکرار می کنند. با این
روش، علی الخصوص در رسانه های چند حسی مانند تلویزیون و در اثر تکرار
مداوم یک پیام، مخاطب در طول زمان پیام پذیری می کند.
شوربختانه باید این حقیقت را بپذیریم، تا زمانی که نظام سیاسی حاکم بر
ایران، حداقلی از آزادیهای قانونی — که مردم اغلب کشورهای دنیا از آن
برخوردارند — و حق دسترسی به جریان آزاد اخبار و اطلاعات را برای ملت ایران
به رسمیت نشناسد، رسانه های خارجی می توانند از انحصار رسانه ای کنونی سو
استفاده کنند و منافع ملی ما کماکان پامال بی لیاقتی دولتمردان خودمان و
زیاده خواهی کشورهای بیگانه خواهد بود؛ تا آن زمان وظیفه مقابله با این
شرایط و پاسداری از هویت ملی و میراث تاریخی ایرانیان بر دوش ایراندوستان
است.
پانویس ها