Robert Walpole نخست وزیر انگلستان از 1721 تا 1742: ایرانیان نباید نادرشاه دیگری به وجود آورند
در اپریل 1739 و 15 روز پس از ورود نادرشاه به شهر دهلی، طرح بسط نفوذ و استقرار در سراسر هندوستان را برای مدتی نامشخّص (که دهها سال طول کشید) به تعویق انداخت. وی (متولد 1676 و متوفی در 1745) در دهه دوم نخست وزیری خود اجرای دو طرح گسترش خارجی (سلطه) را مدّ نظر داشت؛ استقرار در سراسر هندوستان و حذف رقیبان اروپایی از جمله پرتغال و هلند از آن شبه قاره و کسب برتری بر اسپانیا در آمریکای لاتین. با افتادن هندوستان به دست شاه ایران در زمستان 1739 و شکست انگلستان در جنگ کارتاجِنا Cartagena (شمال غربی کلمبیای امروز و نزدیک به پاناما در کارائیب که اين مناطق به اضافه ونزوئلا در آن زمان گراناداي اسپانيا ناميده مي شدند. نام کارتاجنا از کارتاژ مديترانه و امروزه خرابه هاي آن واقع در تونس گرفته شده است)، اجرای طرح نخست به تعویق افتاد و طرح دوم شکست کامل خورد. در جنگ دریایی کارتاجنا، انگلستان 50 کشتی جنگی و 18 هزار تفنگدار از دست داد و اسپانیا تا زمان شکست در جنگ با ایالات متحده بر سر کوبا در اواخر سده نوزدهم برتری خودرا در آمریکا لاتین حفظ کرد. در جريان جنگ کارتاجنا، اسپانيايي ها از افراد يک قبيله از بوميان منطقه که امروزه عمدتا در ونزوئلا و کلمبيا زندگي مي کنند استفاده کردند، به آنان گفته بودند که اگر انگليسي ها پيروز شوند با بوميان همان خواهند کرد که با بوميان آمريکاي شمالي کردند (انهدام) و بوميان کارائيب در زير پرچم اسپانيا تفنگداران انگليسي را به زانو درآوردند.
اندرز سیاسی والپول پس از شکست ارتش امپراتور مغول تبار هندوستان در دشت کَرنال از ارتش ايران و تسليم امپراتور و ورود نادر به دهلي این بوده است که نباید امکان داده شود که ایرانی تبارها (از فرات تا سند و از سیحون تا قفقاز شمالی) گردهم آیند و ژنرال نادر دیگری به وجود آورند. همین اندرز که موردي از سياست خارجي دولت لندن شده است سبب شد که انگلیسی ها در سده بعد افغانستان و بلوچستان شرقي را از ایران جدا کنند و مناطق جنوبی و غربی خلیج فارس را از نفوذ دولت ایران بیرون آورند و دست روس ها را برای تصرف قفقاز و منطقه فرارود باز بگذارند و شاه قاجاریه را وادار به دادن سلیمانیه عراق به عثمانی و گذشتن از دعاوی ایران بر بصره و شرق دجله کنند و .... والپول بیش از هر نخست وزیر دیگر بر انگلستان حکومت کرد. نادر پس از اطمينان از ادامه از وفاداري دولت هند، چندي پس از ورود به دهلي و پس از اينکه شنيد برادرش ابراهيم خان در داغستان (جنوب روسيه) کشته شده است، درهمان سال 1739 از دهلی عازم داغستان (قفقاز شمالی) شد تا لِزگی ها که برادر او ـ ابراهیم خان ـ فرماندار قفقاز شمالی را کشته بودند گوشمالی دهد. وی در همين زمان، چند گردنکش را در بخارا و سمرقند از میان بُرد.